مولای من سلام .
جمعه سیصد و شصت و دوم مقارن با نهم آبان نود و هشت و نخستین جمعه از ماه ربیع. جان ِمن ایام شمایید که علی الدوام مبارکید. این روزها باران میبارد و نشانهها بیشتر از باران باریدنی است. هر سو پیغامی است و هر گوشه اشارتی.
جناب ِ مربی
این هفته در باب مینیمالیسم جرقههایی در ذهنم آمد و انگار پیوندی بر قرار شد میان آنچه که از فلسفه و هنر مینیمال غرب و تاریخ مینیمالیستیک خواندهام با سیاق ساده زیستی در سیره عالی مقامان. گویی سبک زیستنی را شناختهام که با ترجمان امروزی همخوان است یا لااقل من امیدوارم که از عهده فهم چنین سبکی برآیم. جمعه سیصد و شصت و دوم مبدا تحولاتی است که به گمانم در آینده بیشتر نمود خواهد یافت.
حضرت ِ امان
از لطف شما بر میآید که خلوتمان را چنان پربار سازید که فروختنش به جمعیت این و آن نیرزد. هرچه با سکوت مانوس تر میشوم، در جان ِخود گفتنیهای بیشتری میشنوم! دست بوس کرم آن جنابم. یاعلی
جمعه ,دوم ,سیصد ,شصت ,جان ,باران ,و شصت ,شصت و ,سیصد و ,و دوم ,جمعه سیصد
درباره این سایت